از نو شکفت نرگس چشم انتظاري ام /گل کرد خارخار شب بي قراري ام * تا شد هزار پاره دل از يک نگاه تو/ ديدم هزار چشم در آيينه کاري ام *گر من به شوق ديدنت از خويش مي روم /از خويش مي روم که تو با خود بياري ام *بود و نبود من همه از دست رفته است /باري مگر تو دست بر آري به ياري ام *کاري به کار غير ندارم که عاقبت /مرهم نهاد نام تو بر زخم کاري ام *تا ساحل قرار تو چون موج بي قرار/با رود رو به سوي تو دارم که جاري ام * باناخنم به سنگ نوشتم : بيا ؛ بيا /زان پيشتر که پاک شود يادگاري ام
مرحوم قيصر امين پور مرداد 70