وبلاگ :
منم سرگشته حيرانت اي دوست
يادداشت :
گفتم نگرم روي تو گفتا به قيامت
نظرات :
6
خصوصي ،
1
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
جهان
کعبهي اولاد آدم کوي توست
قبلهي ذرات عالم روي توست
گر شناسند و اگر ني سوي توست
ميل خلق هر دو عالم تا ابد
دوستي ديگران بر بوي توست
چون به جز تو دوست نتوان داشتن
هست و خواهد بود از يک موي توست
هر پريشاني که در هر دو جهان
ترکتاز طرهي هندوي توست
هر کجا در هر دو عالم فتنهاي است
دل ندارد هر که در پهلوي توست
پهلوانان درت بس بيدلند
هست همچون آفتاب آن روي توست
نيست پنهان آنکه از من دل ربود
شيرخوار از لعل پر للي توست
عقل چون طفل ره عشق تو بود
بر دلم پيوسته از ابروي توست
تيرباراني که چشمت ميکند
اين گناه نرگس جادوي توست
گفتم ابرويت اگر طاقم فکند
کين کمان هرگز نه بر بازوي توست
گفتم اي عاقل برو چون تير راست
درد از آن دارد که بي داروي توست
اين همه عطار دور از روي تو
درد از آن دارد که بي داروي توست