چراغ جادو

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
من که قلبم فارغ از درد جهان است
من که در کوچه و پس کوچه ي شهر
هر سحر در پي يک نام و نگاهي گشتم
من که هر جمعه غروب
فارغ از هز چه که در دنيا بود
تا نهانخانه دل
تا سراپرده چشمان گل نيلوفر
تا شکوه نم يک قطره ي اشک
با کمي عجز و سکوت
در پي لحظه اي از صحبت چشمان حبيب
منتظر باز نشستم
اما . . . !
آنچنان جمعه گذشت که سحر تا به شبش
قدر يک عمر برايم طي شد
و نيامد يارم . . . !
سلام
مطلب جديدي گذاشتم خوشحال ميشم سر بزنين...قالب وبلاگتون آدم و هواي مي كنه...